( مصدر ) ۱ - ذوب کردن آب کردن گداختن . ۲ - لاغر کردن .
گداز دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گداز دادن. [ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) ذوب کردن. آب کردن :
گداز ازآتش عشق تو دادم آنچنان تن را
که چشم مو برون آورده کردم طوق گردن را.
گداز ازآتش عشق تو دادم آنچنان تن را
که چشم مو برون آورده کردم طوق گردن را.
میرزا معز فطرت ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: