دهی از دهستان بهمئی گرمسیر شهرستان بهبهان
کارند
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کارند. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان واقع در 23هزارگزی شمال باختری لک لک ، مرکز دهستان و 12هزارگزی خاور شوسه سلطان آباد. کوهستانی و گرمسیر است ، دارای 80 تن سکنه ، آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و پشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی آن قالی بافی و جاجیم بافی و پارچه بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
دانشنامه عمومی
کارند، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بهمئی در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۶ نفر (۱۳خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۶ نفر (۱۳خانوار) بوده است.
wiki: کارند
پیشنهاد کاربران
در کارند: کار ند : معنی، به کار و تلاش مشغول هستند.
معنی دیگر، به تلاش و کوشش مشغول هستند.
معنی دیگر، به تلاش و کوشش مشغول هستند.
کلمات دیگر: