<div class="boxBd"><b>( ماصعة )</b> ماصعة. [ ص ِع َ ] ( ع ص ) ناقه برگشته شیر از پستان. ( آنندراج ). ناقة ماصعةالدر؛ ماده شتر شیر برگشته از پستان. ( ناظم الاطباء ). ناقة ماصعة؛ ماده شتری که شیر وی برگشته باشد و او را ماصعةالدر نامند. ( از اقرب الموارد ).</div>

( ماصعة ) ماصعة. [ ص ِع َ ] ( ع ص ) ناقه برگشته شیر از پستان. ( آنندراج ). ناقة ماصعةالدر؛ ماده شتر شیر برگشته از پستان. ( ناظم الاطباء ). ناقة ماصعة؛ ماده شتری که شیر وی برگشته باشد و او را ماصعةالدر نامند. ( از اقرب الموارد ).

لغت نامه دهخدا

<p><span class=""hl"">ماصعة.</span> [ ص ِع َ ] (ع ص ) ناقه ٔ برگشته شیر از پستان . (آنندراج ). ناقة ماصعةالدر؛ ماده شتر شیر برگشته از پستان . (ناظم الاطباء). ناقة ماصعة؛ ماده شتری که شیر وی برگشته باشد و او را ماصعةالدر نامند. (از اقرب الموارد).<br></p>

ماصعة. [ ص ِع َ ] (ع ص ) ناقه ٔ برگشته شیر از پستان . (آنندراج ). ناقة ماصعةالدر؛ ماده شتر شیر برگشته از پستان . (ناظم الاطباء). ناقة ماصعة؛ ماده شتری که شیر وی برگشته باشد و او را ماصعةالدر نامند. (از اقرب الموارد).

ماصعه

لغت نامه دهخدا