ماسورابادی . [ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ از روات حدیث است در یمن از عبدالرزاق استماع کرد و قاسم بن ابی حلیم قاضی جرجانی از وی روایت کند. (از کتاب الانساب ج 2 ص 83).
ماسورابادی
لغت نامه دهخدا
ماسورابادی . [ ] (ص نسبی ) منسوب است به ماسوراباد که به گمان من از قرای جرجان است . (از انساب سمعانی ). و رجوع به ماسوراباد شود.
ماسورابادی. [ ] ( ص نسبی ) منسوب است به ماسوراباد که به گمان من از قرای جرجان است. ( از انساب سمعانی ). و رجوع به ماسوراباد شود.
ماسورابادی. [ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲ از روات حدیث است در یمن از عبدالرزاق استماع کرد و قاسم بن ابی حلیم قاضی جرجانی از وی روایت کند. ( از کتاب الانساب ج 2 ص 83 ).
ماسورابادی. [ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲ از روات حدیث است در یمن از عبدالرزاق استماع کرد و قاسم بن ابی حلیم قاضی جرجانی از وی روایت کند. ( از کتاب الانساب ج 2 ص 83 ).
کلمات دیگر: