از ابریشم فروشان شهر مذکور است در آخر تاجر گشت و در جوانی فوت شد .
واصلی تبریزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
واصلی تبریزی. [ ص ِ ی ِ ت َ ] ( اِخ ) از ابریشم فروشان شهر مذکور بود. درآخر تاجر گشت و در جوانی فوت شد. این مطلع ازوست :
مشکلی هست ز سرّ دهنت در دل ما
تا نگویی سخنی حل نشود مشکل ما.
مشکلی هست ز سرّ دهنت در دل ما
تا نگویی سخنی حل نشود مشکل ما.
( تحفه سامی ).
کلمات دیگر: