صفحه اصلی
لامیدن
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
لامیدن. [ دَ ] ( مص ) نالیدن ؟ :
چند لامی عمادی از غم عشق
دعوی عاشقی ز بی لامی است.
عمادی شهریاری.
کلمات دیگر: