تقویت کننده، باز زاد، نوزا، بوجود اورنده
نوزا
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
آنکه بار اول زائیده است ٠ که بار اول است که زاییده و بچه آورده است ٠ یا زنی که بتازگی زاییده است ٠ که تازه فارغ شده است ٠٠٠
لغت نامه دهخدا
نوزا. [ ن َ / نُو ] ( نف مرکب ) آنکه بار اول زائیده است. که بار اول است که زاییده و بچه آورده است. ( از یادداشت مؤلف ). || زنی که به تازگی زاییده است. که تازه فارغ شده است.
گویش مازنی
/nozaa/ بدیمن – بد شگون
بدیمن – بد شگون
کلمات دیگر: