مغاب. [ م َ ] ( ع مص ) ناپدید شدن. غیب. غیبت. غیاب. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || فروشدن آفتاب. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به غیاب و غیب شود.
مغاب
لغت نامه دهخدا
گویش مازنی
/meghaab/ وسیله ی درودگری
وسیله ی درودگری
کلمات دیگر: