کلمه جو
صفحه اصلی

نومه

فرهنگ فارسی

رحل نومه : مردی بی نام ٠ مرد گمنام بی اعتبار ٠ نویم ٠ مغفل خامل ٠ یا آنکه خواب بسیار کند ٠ مرد بسیار خواب ٠ کثیر النوم ٠ یا نادان کند خاطر ٠ نومه ٠ که در هجوم فتنه بی هیچ اقدامی ساکناست ٠ که از شر غافل است که در کارها ناتوان است ٠

لغت نامه دهخدا

( نومة ) نومة. [ م َ ] ( ع ص ) رجل نومة؛ مرد بی اعتبار گمنام. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به نُوَمَة شود. || مرد کندخاطر نادان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نُوَمَة شود.

نومة. [ ن ُ وَ م َ ] ( ع ص ) رجل نومة؛ مردی بی نام.( مهذب الاسماء ). مرد گمنام بی اعتبار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نویم. مغفل خامل. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). نومَة. ( ناظم الاطباء ). || آنکه خواب بسیار کند. ( مهذب الاسماء ). مرد بسیارخواب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کثیرالنوم. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || نادان کندخاطر. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). نومَة. ( ناظم الاطباء ). که در هجوم فتنه بی هیچ اقدامی ساکن است. که از شر غافل است. که درکارها ناتوان است. ( از متن اللغة ). || کسی که مردم نمی دانند چه در خاطر دارد. ( ناظم الاطباء ).

نومة. [ م َ ] (ع ص ) رجل نومة؛ مرد بی اعتبار گمنام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به نُوَمَة شود. || مرد کندخاطر نادان . (ناظم الاطباء). رجوع به نُوَمَة شود.


نومة. [ ن ُ وَ م َ ] (ع ص ) رجل نومة؛ مردی بی نام .(مهذب الاسماء). مرد گمنام بی اعتبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نویم . مغفل خامل . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نومَة. (ناظم الاطباء). || آنکه خواب بسیار کند. (مهذب الاسماء). مرد بسیارخواب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کثیرالنوم . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || نادان کندخاطر. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نومَة. (ناظم الاطباء). که در هجوم فتنه بی هیچ اقدامی ساکن است . که از شر غافل است . که درکارها ناتوان است . (از متن اللغة). || کسی که مردم نمی دانند چه در خاطر دارد. (ناظم الاطباء).


دانشنامه عمومی

نومه (به لاتین: Nõmme) یکی از ناحیه های شهر تالین است.
نومه ۲۸٫۰ کیلومترمربع مساحت و ۳۹٬۵۶۴ نفر جمعیت دارد.

گویش مازنی

/noome/ نامه

نامه



کلمات دیگر: