گیاهی است که بر آن را می خورند . یک نوع گیاهی است که بار آن خوراکی است .
نمت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نمت. [ ن َ ] ( ع اِ ) گیاهی است که بر آن را می خورند. ( منتهی الارب ). یک نوع گیاهی که بار آن خوراکی است. ( ناظم الاطباء ).
نمة. [ ن َم ْ م َ ] ( ع ص ) تأنیث ِ نم. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نَم شود. || ( اِ ) رگه های سیاهی در سپیدی یا سپیدی در سیاهی. ( از اقرب الموارد ).
نمة. [ن ِم ْ م َ ] ( ع اِ ) شپش سر یا مورچه. ( منتهی الارب ).
نمة. [ ن َم ْ م َ ] ( ع ص ) تأنیث ِ نم. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نَم شود. || ( اِ ) رگه های سیاهی در سپیدی یا سپیدی در سیاهی. ( از اقرب الموارد ).
نمة. [ن ِم ْ م َ ] ( ع اِ ) شپش سر یا مورچه. ( منتهی الارب ).
نمت . [ ن َ ] (ع اِ) گیاهی است که بر آن را می خورند. (منتهی الارب ). یک نوع گیاهی که بار آن خوراکی است . (ناظم الاطباء).
گویش مازنی
/namat/ نمد
نمد
کلمات دیگر: