ژلن
گلن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گلن. [ گ ِ ل ُ ] ( اِخ ) ژلن. رجوع به فهرست ایران باستان و ژلن در همین لغت نامه شود.
گویش مازنی
/galen/ سطحی پوشیده از خار پشته و بوته های تیغ دار
سطحی پوشیده از خار پشته و بوته های تیغ دار
پیشنهاد کاربران
واژه ای ترکی است به معنای آینده یعنی کسی که می آید و به همین اعتبار به عروس هم گَلَن گفته می شود اما عمدتا به غلط گلین تلفظ می نمایند .
نمونه : گَلَن گٍدَن نام قطعه ای در اسلحه که آینده و رونده است .
نمونه : گَلَن گٍدَن نام قطعه ای در اسلحه که آینده و رونده است .
کلمات دیگر: