دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز
لاهجی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لاهجی. [ هَِ ] ( ص نسبی ) منسوب به لاهیجان.
لاهجی.[ هَِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کربال. بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و دوهزارگزی راه شوسه بند امیر به سلطان آباد. جلگه ، معتدل و مالاریائی دارای 145 تن سکنه. آب آن از رود کر.محصول غلات و برنج و چغندر و تریاک ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
لاهجی.[ هَِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کربال. بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و دوهزارگزی راه شوسه بند امیر به سلطان آباد. جلگه ، معتدل و مالاریائی دارای 145 تن سکنه. آب آن از رود کر.محصول غلات و برنج و چغندر و تریاک ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
لاهجی . [ هَِ ] (ص نسبی ) منسوب به لاهیجان .
لاهجی .[ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کربال . بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و دوهزارگزی راه شوسه ٔ بند امیر به سلطان آباد. جلگه ، معتدل و مالاریائی دارای 145 تن سکنه . آب آن از رود کر.محصول غلات و برنج و چغندر و تریاک ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
کلمات دیگر: