شهری است در بدرخشان
والج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
والج . [ ل ِ ] (اِخ ) شهری است در بدخشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
والج . [ ل ِ ] (ع ص ) درآینده . (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ولوج . رجوع به ولوج شود.
والج. [ ل ِ ] ( ع ص ) درآینده. ( ناظم الاطباء ). نعت فاعلی است از ولوج. رجوع به ولوج شود.
والج. [ ل ِ ] ( اِخ ) شهری است در بدخشان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
والج. [ ل ِ ] ( اِخ ) شهری است در بدخشان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر: