کلمه جو
صفحه اصلی

مأموریت داشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مامور بودن موظف بودن : بازرسان مخصوص ماموریت داشتند که هم. خانه های اطراف را جستجو کنند .
موظف بودن مامور بودن

لغت نامه دهخدا

مأموریت داشتن. [ م َءْ ری ی َ ت َ ] ( مص مرکب ) مأمور بودن. موظف بودن. انجام دادن دستوری را برعهده داشتن.


کلمات دیگر: