( مصدر ) ۱ - گرد برخاستن . ۲ - زیان داشتن باک بودن : گل را چه گرد خیزد از ده گلابزن ? مه را چه ورغ بندد از صد چراغدان ? ( کلیله و دمنه . مصحح مینوی )
گرد خاستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گرد خاستن. [ گ َت َ ] ( مص مرکب ) زیان داشتن. باک داشتن :
گل را چه گرد خیزد از ده گلاب زن
مه را چه ورغ بندد از صد چراغدان.
گل را چه گرد خیزد از ده گلاب زن
مه را چه ورغ بندد از صد چراغدان.
؟ ( از کلیله و دمنه ).
کلمات دیگر: