منسوب به هداه منسوب به هدائ که ناحیتیست در مکه از سوی طائف
هدوی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هدوی. [ هََ دَ وی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به هداءة. ( منتهی الارب ). منسوب به هداء که ناحیتی است در مکه از سوی طائف. ( سمعانی ).
هدوی. [ هََ دَ وی ی ] ( اِخ ) یوسف بن محمدبن القسم الهدوی الحنفی ، مکنی به ابوالقاسم. در مکه از ابوالقاسم یوسف بن علی بن ابراهیم مؤدب حدیث شنید. و ابوالفتیان عمربن حسن الرواسی حافظ از وی استماع کرد. وی پس از سال 460 هَ. ق. درگذشت. ( اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 286 ).
هدوی. [ هََ دَ وی ی ] ( اِخ ) یوسف بن محمدبن القسم الهدوی الحنفی ، مکنی به ابوالقاسم. در مکه از ابوالقاسم یوسف بن علی بن ابراهیم مؤدب حدیث شنید. و ابوالفتیان عمربن حسن الرواسی حافظ از وی استماع کرد. وی پس از سال 460 هَ. ق. درگذشت. ( اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 286 ).
هدوی . [ هََ دَ وی ی ] (اِخ ) یوسف بن محمدبن القسم الهدوی الحنفی ، مکنی به ابوالقاسم . در مکه از ابوالقاسم یوسف بن علی بن ابراهیم مؤدب حدیث شنید. و ابوالفتیان عمربن حسن الرواسی حافظ از وی استماع کرد. وی پس از سال 460 هَ . ق . درگذشت . (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 286).
هدوی . [ هََ دَ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به هداءة. (منتهی الارب ). منسوب به هداء که ناحیتی است در مکه از سوی طائف . (سمعانی ).
کلمات دیگر: