نارجیلة. [ رَ ل َ ] (ع اِ) واحد نارجیل . (اقرب الموارد). (از منتهی الارب ). واحد نارجیل ، یعنی یک دانه ٔ نارجیل . (ناظم الاطباء).
نارجیله
لغت نامه دهخدا
( نارجیلة ) نارجیلة. [ رَ ل َ ] ( ع اِ ) واحد نارجیل. ( اقرب الموارد ). ( از منتهی الارب ). واحد نارجیل ، یعنی یک دانه نارجیل. ( ناظم الاطباء ).
نارجیلة. [ رَ ل َ ] ( ع اِ ) وسیله تدخین تنباکو است. این کلمه از نارجیل گرفته شده است و عامه به آن ارکیلة میگویند. ج ، نارِجیلات. ( از اقرب الموارد ). قلیان. قلیانی که از پوست نارگیل ساخته باشند.
نارجیلة. [ رَ ل َ ] ( ع اِ ) وسیله تدخین تنباکو است. این کلمه از نارجیل گرفته شده است و عامه به آن ارکیلة میگویند. ج ، نارِجیلات. ( از اقرب الموارد ). قلیان. قلیانی که از پوست نارگیل ساخته باشند.
نارجیلة. [ رَ ل َ ] (ع اِ) وسیله ٔ تدخین تنباکو است . این کلمه از نارجیل گرفته شده است و عامه به آن ارکیلة میگویند. ج ، نارِجیلات . (از اقرب الموارد). قلیان . قلیانی که از پوست نارگیل ساخته باشند.
کلمات دیگر: