کلمه جو
صفحه اصلی

مالش کنان

فرهنگ فارسی

در حال گوشمال دادن

لغت نامه دهخدا

مالش کنان. [ ل ِ ک ُ ] ( ق مرکب )در حال مالش کردن. در حال گوشمال دادن :
عنان بر شه افکند چالش کنان
به صد خواریش بخت مالش کنان.
نظامی.
و رجوع به «مالش کردن » ذیل ترکیبهای مالش شود.


کلمات دیگر: