کلمه جو
صفحه اصلی

حسن شاه

فرهنگ فارسی

رکن الدین وزیر شاه شجاع بود

لغت نامه دهخدا

حسن شاه. [ ح َ س َ ] ( اِخ ) ابن شرف الدین بقالی عجمی. درگذشته 905 هَ. ق. شاعر سلطان. او راست : حاشیه برشرح مطالعالانوار و شرح حکمةالعین و شرح قصاری. ( هدیةالعارفین ج 1 ص 288 ) ( کشف الظنون ) ( رجال حبیب السیر ص 179 و 242 ) ( سبک شناسی ج 3 ص 293 ) ( مجالس النفائس ص 61 ).

حسن شاه. [ ح َ س َ ] ( اِخ ) رکن الدین. وزیر شاه شجاع بود. ( رجال حبیب السیر ص 78 ).

حسن شاه . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن شرف الدین بقالی عجمی . درگذشته ٔ 905 هَ . ق . شاعر سلطان . او راست : حاشیه برشرح مطالعالانوار و شرح حکمةالعین و شرح قصاری . (هدیةالعارفین ج 1 ص 288) (کشف الظنون ) (رجال حبیب السیر ص 179 و 242) (سبک شناسی ج 3 ص 293) (مجالس النفائس ص 61).


حسن شاه . [ ح َ س َ ] (اِخ ) رکن الدین . وزیر شاه شجاع بود. (رجال حبیب السیر ص 78).


دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پادشاه خاتون ( ـ۶۹۴ق)


کلمات دیگر: