داناتر
ادری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ادری. [ اَ را ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از درایت. داناتر. بدرایت تر. آگاه تر :
فالعقل فن واحدو طریقه
ادری و ارصد والجنون فنون.
- امثال :
صاحب البیت ( یا اهل البیت ) ادری بما فی البیت .
فالعقل فن واحدو طریقه
ادری و ارصد والجنون فنون.
- امثال :
صاحب البیت ( یا اهل البیت ) ادری بما فی البیت .
دانشنامه عمومی
ادری (به عربی: أدری) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در Wadi al Shatii District واقع شده است.
فهرست شهرهای لیبی
ادری ۴٬۶۱۱ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای لیبی
ادری ۴٬۶۱۱ نفر جمعیت دارد.
wiki: ادری
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَدْرِی: می دانم (در جمله َإِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٌ ":من چه می دانم ...)
معنی مَا أَدْرِی: نمی دانم
ریشه کلمه:
دری (۲۹ بار)
معنی مَا أَدْرِی: نمی دانم
ریشه کلمه:
دری (۲۹ بار)
wikialkb: أَدْرِی
کلمات دیگر: