کلمه جو
صفحه اصلی

تروجه

لغت نامه دهخدا

( تروجة ) تروجة. [ ت َ ج َ ] ( اِخ ) قریه ای است به مصر از کوره بحیرة، از اعمال اسکندریه که بیشتر در آن «کمون » زراعت می شود و آنرا ترنجه گویند. ( از معجم البلدان ). نام قریه ای بفاصله شش ساعت از اسکندریه. ( ابن بطوطه ). رجوع به مراصدالاطلاع شود.

تروجة. [ ت َ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است به مصر از کوره ٔ بحیرة، از اعمال اسکندریه که بیشتر در آن «کمون » زراعت می شود و آنرا ترنجه گویند. (از معجم البلدان ). نام قریه ای بفاصله ٔ شش ساعت از اسکندریه . (ابن بطوطه ). رجوع به مراصدالاطلاع شود.



کلمات دیگر: