کلمه جو
صفحه اصلی

حظار

لغت نامه دهخدا

حظار. [ ح َ /ح ِ ] ( ع اِ ) دیوار. ( منتهی الارب ). || جای شتر و گوسفند که از چوب سازند تا از سرما مصون مانند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حظیرة. ( مهذب الاسماء ).

حظار. [ ح َ ] ( ع مص ) حجر. ( تاج المصادر بیهقی ). منع. بازداشت. بازداشتن. حَظر. ( منتهی الارب ).

حظار. [ ح َ ] (ع مص ) حجر. (تاج المصادر بیهقی ). منع. بازداشت . بازداشتن . حَظر. (منتهی الارب ).


حظار. [ ح َ /ح ِ ] (ع اِ) دیوار. (منتهی الارب ). || جای شتر و گوسفند که از چوب سازند تا از سرما مصون مانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). حظیرة. (مهذب الاسماء).



کلمات دیگر: