( حفالة ) حفالة.[ ح ُ ل َ ] ( ع اِ ) سبوسه هر چیزی و فرومایه آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رذل از هر چیزی. اراذل مردم. ( اقرب الموارد ). || خرده کاه. ( مهذب الاسماء ). || آنچه رقیق باشد از دردی روغن و سرشیر. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
حفاله
لغت نامه دهخدا
حفالة.[ ح ُ ل َ ] (ع اِ) سبوسه ٔ هر چیزی و فرومایه ٔ آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رذل از هر چیزی . اراذل مردم . (اقرب الموارد). || خرده ٔ کاه . (مهذب الاسماء). || آنچه رقیق باشد از دردی روغن و سرشیر. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: