کلمه جو
صفحه اصلی

حفاصه

لغت نامه دهخدا

( حفاصة ) حفاصة. [ ح ُ ص َ ] ( ع مص ) گرد کردن چیزی را. جمع آوردن چیزی. || افکندن چیزی را. انداختن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و ابن سیده ضاد را در این ماده بهتر از صاد داند. ( از اقرب الموارد ).

حفاصة. [ ح ُ ص َ ] (ع مص ) گرد کردن چیزی را. جمع آوردن چیزی . || افکندن چیزی را. انداختن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و ابن سیده ضاد را در این ماده بهتر از صاد داند. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: