کلمه جو
صفحه اصلی

خشین سار

فرهنگ فارسی

نوعی از مرغابی باشد که پشت او سیاه رنگ است و بر میان سر خال سپیدی دارد و او را خشین سار بجهت آن گویند که بباز سیاه رنگ می ماند چه خشین باز سیاه رنگ و سار بمعنی [ مانند ] باشد .

لغت نامه دهخدا

خشین سار. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از مرغابی باشد که پشت او سیاه رنگ و بر میان سر خال سپیدی دارد و او را خشین سار به جهت آن گویند که بباز سیاه رنگ می ماند چه خشین باز سیاه رنگ و سار بمعنی «مانند» باشد . ( برهان قاطع ) :
از آن کردار کو مردم رباید
عقاب تیز نر باید خشین سار.
دقیقی.
برگهای رز چون پای خشین ساران
زرگون ایدون همچون رخ بیماران.
منوچهری.


کلمات دیگر: