کلمه جو
صفحه اصلی

کانونه

فرهنگ فارسی

گلخن و آتشدان

گروهی از هم‌نهشتگان‌هایی که در آنها بارزه‌های فرهنگی مشابه با بسامد بالایی وجود دارند و این بارزه‌ها به‌قدری مهم و شاخص‌اند که ارتباط با یکدیگر را کاملاً مشخص می‌کنند


لغت نامه دهخدا

( کانونة ) کانونة. [ ن َ ] ( اِ ) گلخن و آتشدان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کانون شود. || ( ص ) زن گران وکندفهم که سخن وی را ناخوش دارند. ( ناظم الاطباء ).

کانونة. [ ن َ ] (اِ) گلخن و آتشدان . (ناظم الاطباء). رجوع به کانون شود. || (ص ) زن گران وکندفهم که سخن وی را ناخوش دارند. (ناظم الاطباء).


فرهنگستان زبان و ادب

{focus} [باستان شناسی] گروهی از هم نهشتگان هایی که در آنها بارزه های فرهنگی مشابه با بسامد بالایی وجود دارند و این بارزه ها به قدری مهم و شاخص اند که ارتباط با یکدیگر را کاملاً مشخص می کنند


کلمات دیگر: