کلمه جو
صفحه اصلی

قوروت

فرهنگ فارسی

( اسم ) کشک .

لغت نامه دهخدا

قوروت. ( ترکی ، اِ ) کشک. ( سنگلاخ ). قروت. رجوع به آن دوشود. || امر است از خشک کردن. ( سنگلاخ ).

پیشنهاد کاربران

قوروت: ( ghoroot ) : [ اصطلاح چوپانی ] کشک خشک. اصلا قوروت واژه ی ترکی است . به معنی خشک شده . در زبان ترکی قورو به معنی خشک از مصدر قوروماق به معنی خشک شدن .

در گویش گنابادی یعنی کشک


کلمات دیگر: