کلمه جو
صفحه اصلی

عوساء

لغت نامه دهخدا

عوساء. [ ع َ ] (اِخ ) موضعی است در مدینه . (از معجم البلدان ).


عوساء. [ ع َ ] (ع ص ) مؤنث أعوس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زنی که در وقت خنده کنج دهن وی درآید. (ناظم الاطباء).دارنده ٔ عَوَس . (از اقرب الموارد). ج ، عوس . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به اعوس و عَوَس شود.


عوساء. [ ع َ ] ( ع ص ) مؤنث أعوس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). زنی که در وقت خنده کنج دهن وی درآید. ( ناظم الاطباء ).دارنده عَوَس. ( از اقرب الموارد ). ج ، عوس. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به اعوس و عَوَس شود.

عوساء. [ ع َ ] ( اِخ ) موضعی است در مدینه. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

انگل های پهنی با نام دیفیلیوبوتریم ( Diphyllobothrium )


کلمات دیگر: