کلمه جو
صفحه اصلی

عنونه

لغت نامه دهخدا

( عنونة ) عنونة. [ ع َن ْ وَ ن َ ] ( ع مص ) دیباچه کتاب نوشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). عنوان نوشتن برای کتاب و نامه. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عِنوان شود.

عنونة. [ ع َن ْ وَ ن َ ] (ع مص ) دیباچه ٔ کتاب نوشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). عنوان نوشتن برای کتاب و نامه . (از اقرب الموارد). رجوع به عِنوان شود.


پیشنهاد کاربران

کپه ای از فضولات

زیادی کحشی و جذاب

به زبان عربی میشود خیلی کوچک ( کوچولو =عنّونه )

البرز در سریال ملکه گدایان


کلمات دیگر: