کلمه جو
صفحه اصلی

گندزلو

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شوشتر .
دهستانی است از بخش مرکزی شهرستان شوشتر ( خوزستان ) واقع در جنوب خاوری شوشتر جلگه و گرمسیر دارای ۱۵ آبادی و ۲۵٠٠ تن سکنه محصول غله و لبنیات .

لغت نامه دهخدا

گندزلو. [ گ َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شوشتر. این دهستان در جنوب خاوری شوشتر و جنوب دهستان عقیلی و شمال دهستان خران واقع شده است . هوای آن گرم و مالاریایی است . آب آن از کارون و چشمه تأمین میشود. محصول قرای غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . این دهستان از 15 قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 2500 تن است . قرای مهم آن عبارتند از بهبودداری (دارای 600 تن جمعیت ) و درخزینه (دارای 500 تن ). ساکنین از طایفه ٔ بختیاری گندزلو هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). رجوع به مدخل بالا شود.


گندزلو. [ گ ُ دِ زُ ] (اِخ ) از ایلات مخصوص شوشتر و یورت آنها از بند داود تا شوشتر و از آنجاتا نزدیک کوهانک و اطراف رود دزفول میباشد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 92). و رجوع به مدخل بعد شود.


گندزلو. [ گ ُ دِ زُ ] ( اِخ ) از ایلات مخصوص شوشتر و یورت آنها از بند داود تا شوشتر و از آنجاتا نزدیک کوهانک و اطراف رود دزفول میباشد. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 92 ). و رجوع به مدخل بعد شود.

گندزلو. [ گ َ دَ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شوشتر. این دهستان در جنوب خاوری شوشتر و جنوب دهستان عقیلی و شمال دهستان خران واقع شده است. هوای آن گرم و مالاریایی است. آب آن از کارون و چشمه تأمین میشود. محصول قرای غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. این دهستان از 15 قریه بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 2500 تن است. قرای مهم آن عبارتند از بهبودداری ( دارای 600 تن جمعیت ) و درخزینه ( دارای 500 تن ). ساکنین از طایفه بختیاری گندزلو هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). رجوع به مدخل بالا شود.

دانشنامه عمومی

گندزلو ها نام یکی از طوایف ساکن شهرستان شوشتر است. طایفه گندزلو در اصل یکی از تیره های ایل افشار است و لذا ریشه ای ترکی دارند ولی مهم ترین بخش این طایفه که در اطراف شوشتر ساکن هستند زبان ترکی را فراموش کرده و به زبان مردم شوشتر سخن می گویند. یکی از اسناد به جا مانده از شاه سلیمان صفوی در پاسخ به یک شکایت از طایفه گندزلو ساکن شوشتر به صراحت بیان می دارد که بختیاری ها حقی نسبت به ناحیه سکونت گندزلو ندارند.از معروف ترین سران افشار در خوزستان می توان از مهدی قلی سلطان حاکم شوشتر نام برد که در سال ۹۴۶ ه. ق. به سرکشی و غارت پرداخت لذا توسط حکومت مرکزی سرکوب شد. طوایف مختلف افشار در جنوب زاگرس به ویژه کهگیلویه و خوزستان پراکنده بوده اند. اسکندر بیگ ترکمان در عالم آرای عباسی به شورش افشارهای شوشتر در سال ۱۰۰۳ ه. ق (دوران شاه عباس اول) و شورش افشارهای کهگیلویه در سال ۱۰۰۵ ه. ق. اشاره کرده است. وی در توضیح این شورش ها، از دو طایفه گندزلو و ارشلوی افشار نام می برد. افشارها از دیرباز در منطقه خوزستان با اعراب کعبی درگیری داشتند. زیستگاه اصلی افشارهای خوزستان دورق (شادگان) بوده است که سرانجام پس از سال ها درگیری، در دوران پس از مرگ نادرشاه از کعبی ها شکست خورده، پراکنده شدند. شماری از آن ها به کنگاور و ارومیه رفته و شماری دیگر که از طایفه گندزلو بودند در اطراف شوشتر مسکن گزیدند. خان نشین طایفه گندزلو، ده بلیتی در نزدیکی رود گرگر بوده است که اکنون جزو شهر شوشتر است و به محله دروازه شهرت دارد. به گفته احمد کسروی طایفه گندزلو شوشتر تا اوایل سده ۱۴ ش. شکل زندگی ایلی-عشایری خود را حفظ کرده بودند و از نظر آداب و رسوم و شکل زندگی و جامه با شوشتریان تفاوت داشتند. ولی در این دوره زبان ترکی را فراموش کرده همه به گویش شوشتری سخن می گفتند. وی ۹ طایفه از طوایف گندزلو را نام برده است که از آن میان میرجانی، فیلی، احقانلو، چم کناری را می توان نام برد.اعتمادالسلطنه در مرآت البلدان می نویسد: طایفه گندزلو که از طوایف شوشتر است پیش از این در جانکی (از توابع ایذه) تقریباً سه هزار خانوار بودند. ولی حالا ششصد خانوار از آن ها باقی است و مابقی متفرق شده اند.گندزلو شجره نامه ندارد.
مرآت البلدان، میرزا محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، جلد ۴، صفحه ۲۰۵۱
تاریخ عالم آرای عباسی، اسکندر بیک منشی
گندزلو سابقاً نام یکی از دهستان های شهرستان شوشتر بود که اکنون با ادغام در دو دهستان دیگر با نام شهید مدرس شناخته می شود. روستاهای آن در حدود ۱۵ روستاست و ساکنین آن از طایفه گندزلو هستند. محصول روستاهای آن غلات و لبنیات و شغل ساکنان آن زراعت و گله داری است. روستاهای مهم آن درخزینه و بهبید نام دارند. نیز از چم کنار به عنوان یکی دیگر از روستاهای این دهستان می توان نام برد. بجز این، بسیاری از گندزلوها نیز در شهر شوشتر و محله دروازه سکونت دارند و تعداد دیگری نیز در اهواز سکونت دارند.
ضمنادرحدود یکصدو بیست سال پیش تیره ای از گندزلوها باکدخدایی ملا نصرالله و تنها فرزند پسرش به نام کایدعلی گندزلو به شهرستان باوی کنونی (ویس)از درخزینه مهاجرت نموده و به کار کشاورزی و دامداری می پردازد.کایدعلی با دو فرزندش بنامهای حاج حسین خان وحسن معروف به (کمبل)توانستند رونق خاصی به منطقه مذکور بدهند. و از ان زمان تابحال صاحب فرزندان و نوه هایی شده اند که متشکل از چندین خانوار می باشند و بعد از پیروزی شکوهمندانقلاب اسلامی نام خانوادگی خود را از گندزلو به افشاری تغییر دادند و تاکنون در همان منطقه سکونت دارند.

پیشنهاد کاربران

طایفه آلکلی ایل کیانرسی لر بختیاری
شهر فریدن

ما لر بختیاری هستیم از نسل شاهمراد چهارلنگ

افتخارم ایل گندزلو. . عزیزان من گندزلو ایل هست و افشار طایفه پس نمیتوان گفت که گندزلو افشار هست چون افشار زیر مجموعه گندزلو هست منطقه ماهم که بهبید ودرب خزینه هست مرکز ایل گندزلو وبزرگان ای ایل هست

باسلام در روستای ما که نام ان کهنک واقع در25کیلومتری شهر دزفول میباشدحدود800نغرازجمعیت روستاراتشکیل میدهندکه متاسفانه کمتر درمعرض دید بقیه طایفه های افشار قرار گرفته است ، ما ازنصل نادر هستیم وباقی خواهیم ماند، زنده باد طایفه گندزلوافشار

در اصل گندزلو قبلا گندژلو نام داشته یعنی دژ بزرگ یا قلعه بزرگ ( بزرگ دژ فرماندهی بوده ) که طایفه افشار یکی از زیر مجموعه این طایفه استددر زمان نادر شاه افشار در شوشتر ساکن شده اند .

گندزلویعنی برزگ

خواهش پیشنهاد من این است نگیم گندزلو زیر مجموعه افشاراست . افشار ازطایفه گندزلو است ممنونم باتشکر

امید، شما اشتباه می کنید" گندزلو از طایفه افشار " صحیح می باشد. راستی من ی سوال داشتم. از خصوصیات گندزلوها برام بگید. خدا بخواد امر خیره. . . . .

گندزلی ازطایفه افشارنه افشارازطایفه گندزلی

گندزلو طایفه ای از افشار است با مطالعه خواهید فهمید مانند ارشلو افشار - قاسملو افشار - گندزلو افشار اگر اطلاعاتی درباره روستای آبگنجی دارید بنویسید

ایل بزرگ کیانرسی چهارلنگ لر بختیاری ( گندلزی )
با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر و بیش از
پنجاه طایفه


زنده باد ایل بزرگ و پرافتخار افشار
زنده باد بختیاری زنده باد

دوستان محترم لطفا بر اثر احساسات ناسیونالیستی تاریخ را تحریف نکنید تاریخ از قبل ترکیب بندی خود را داشته دست من و شما نیست که چیزی را به میل خود تحریف و تعریف کنیم
مثال: من از طایفه آلکلی از تیره گندزلو از ایل افشار هست من نمیتوانم بگویم افشار زیر مجموعه گندزلو است چون واقعیت نداردمثل اینست که بگوییم خوزستان زیر مجموعه شوشنر است

با سلام ما چند خانوار از طایفه گندزلو هستیم که در شهرک حمزه گمار از توابع دزفول سکونت داریم و البته فبل از آن در منطقه گمار بزرگ بوده ایم و پدر جد ما ( کاید زیلا ) از بزرگان و ریش سفیدان گمار بوده است و حتی قسمتی از رودخانه شور به نام ایشان نام گذاری شده است ( برم زیلا ) من به شخصه از اینکه عضوی از خاندان گندزلو هستم باعث افتخارم است و اینکه ما از خانواده سلطنتی نادرشاه هستیم و نژاد برتر پس زنده باد گندزلو افشار

زنده باد

من یک گندوزلو از ایل افشار که از ایلهای معروف ترکی در تاریخ است هستم وهیچ ارتباطی با بختیاریها نداریم# . یاشاسین افشار ینان ، یاشاسین ترک میلتی #

دوستان عزیز سلام. طایفه افشار بزرگ چندین طایفه دارد که میتوان به قرخلو�طایفه نادرشاه� گندزلو، اینانلو، کوسه احمدلو�که طایفه پدرزن نادرشاه، باباعلی بیک کوسه احمدلو�، خلج و. . . اشاره کرد. خود طایفه گندزلو هم به چندین شاخه تقسیم شده که مجددا یکی از آن ها به نام افشار می باشد. یعنی به نوعی می توان گفت افشار کوچک. ضمنا بنده از طایفه آلکلی یا آلکلو هستم که از نسل پدری به سرداران نورمحمد شیرکش و سردار آ عوض که از شجاعان جنگ ایران و روس در زمان قاجاریه بودند که آنها هم از نسل سردار اروجعلی�بورجعلی� که از سرداران نادر بود. همچنین از طرف مادر به سردار مرادخان آلکلو که با کشتن 200 یاغی از اعراب و گور گرفتن آنها در گوریه، به نوعی بانی گوریه بود هستم.

ازاینکه گوندوزلوافشارم مفتخرم . . . مهمتراینکه
کهنکی هستم . . . در سالهای اخیر مرحوم حمید ساعدی از طایفه افشار ساکن اندیمشک کتابی بنام دلاوران افشار نوشت. . در این کتاب نوشته که گوندوزلو های افشار هیجده تیره هستند . . . .
. هرکس خون افشار دارد دوستش دارم به شرطی که خدا ترس باشد . . . . . . . . . .

افشارها به ( به ترکی آذربایجانی: avşarlar یا afşar ) طایفه ای از ترک های اغوز هستند[۳] که در ایران، جمهوری آذربایجان ( جوانشیر ها ) ، ترکیه و افغانستان پراکنده اند. [۴] مراکز اصلی سکونت آنان در ایران استانهای آذربایجان غربی، زنجان[۵]، کرمان و خراسان است؛ اما تیره هایی از آنان را در استانهای آذربایجان شرقی ، قزوین، کرمانشاه ( ساری اصلانی ها ) ، کهگیلویه و بویراحمد و همدان و خوزستان ( رامهرمز ) ، مرکزی و البرز ( ساوجبلاغ ) و می توان یافت. [۶]

ترک های افشار
کل جمعیت
۳۵۵٬۰۰۰ نفر[۱]

نواحی با بیشترین جمعیت
ایران، ترکیه و افغانستان
زبان های رایج
ترکی آذربایجانی[۲]
ادیان و مذاهب
اسلام شیعه
معرفی ویرایش
اَفشار یا اوشار یکی از ایل های ترکمان[۲][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲] جزء گروه قومی ترک های آذربایجانی هستند. [۱۳][۱۴][۱۵] که در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی عثمانی به ایران آمدند و پایه های دودمان صفوی را بنیاد گذاردند. این ایل به دو شعبهٔ بزرگ تقسیم می شد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادرشاه افشار از شعبهٔ اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و درهٔ گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمن ها مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند. [۱۶]

وجه تسمیه نام ویرایش
اوشر یا اوشار را یکی از ۴ فرزند یولدوزخان پسر سوم آغوز و به معنی چالاک آورده اند. [۱۷] قوم افشار ظاهر نام خود را از نام سر دودمان قومی خود اوشر گرفته است. [۱۸]

کوچ ایل افشار به ارومیه و اراک ویرایش
در پی خاتمه نبرد دیمدیم در دوره شاه عباس صفوی و تبعید کرمانجها به خراسان ایل افشار به ارومیه کوچانده شدند. گروهی دیگر از این قوم به استان مرکزی تبعید شدند.

افشارها در صحنهٔ تاریخ ویرایش
افشارها تحت ادارهٔ آق سنقرْ اتابکان موصل را تشکیل دادند و اینها در فتح آناتولی نقش مهمی ایفا نمودند. از طرف ملکشاه، آق سنقرْ �قاسم الدوله� لقب گرفت و ولایت حلب یافت. عمادالدین زنگی حکومت اتابکان موصل را تشکیل داد ( ۱۱۴۶–۱۱۲۸ ) و از طرف خلیفه لقب �فاتح� گرفت و در جنگهای صلیبی شرکت کرد. پسر و جانشین نورالدین محمود به علم و ادبیات علاقه داشت. شیرکوه ( ابوحارث اسدالدین ) و صلاح الدین ایوبی تحت لوای او بودند و به کمک او در ۱۱۷۱ حکومت فاطمی را برانداختند. بعد از صلاح الدین، فرزندش نتوانست قدرت پدر را پیدا کند و در قرن سیزده میلادی تابع مغولها شدند. در نتیجه، افشارها به جنوب آناتولی کوچ کردند و به کمک دیگر ترکمنان حکومت خانی قره مان را تشکیل دادند.

افشارهای آناتولی بیشتر از احفاد سه خانواده اند که از حلب آمده اند و عبارتند از: قوت بیگلی اوغوللاری، گؤندؤز اوغوللاری، کویک اوغوللاری.

مستقل ایل افشار ویرایش
صفی خانلو، قاسم لو، جهانشاهلو، اشرف لو، حمزه خانلو، حمزه لو، حیدرممیشالو، تکلو، ال کسلو، پیرمرادلو، آقاجان لو، بارچیلو، بیات، ارشلو، شکلو، شول، له درازلو، شیخ اوشاغلو، ولی پور، میرحبیب لو، میرحسینی، فارسیمدان، جامعه بزرگی، قوجابیگلو، میرجانی، قره قویونلو، گوی قویونلو، قره گزلو، برآوردلو، جانقلی اوشاغلو، افشارامویی، شاهسون، زرگر، حاجیلو، رحیم لو، امین لو، آقامیرلو، گیلانلو، رایینی، شهسواری، خلیفه لو، جلال لو، مهنی، مرادی، غفرانی، بیگدلی، ساربان، قرایی، ساوندر، خبری. [۱۹]

فرهنگ و رسوم ویرایش
قالیچه های افشار ویرایش
از نظر قالی بافی، چادرنشینان افشار گرهٔ تُرکی و روستائیان گرهٔ فارسی به کار می برند. در واقع اصالت قالیچه های کرمان را در کارهای ایلات افشار باید جستجو کرد که نقشه و طرز بافت آنها وجه مشترکی از هنر مردم آذربایجان و کرمان است که به خوبی با هم آمیخته شده است. [۲۰]

افشارهای ایران ویرایش
بزرگترین شهر افشار نشین ایران و جهان شهر ارومیه است چنانچه لرد کرزن در قرن بیستم هنگام ورود به شهر ارومیه می نویسد: �این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریاست بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر سکنه دارد که بیشتر آنها طایفهٔ ترک افشار هستند، ولی مقدار زیادی هم خانواده های نسطوری و کلیمی و ارمنی در آنجاست . � ‏

افشارهای ایران عبارتند از:قره گزلی، قره حسنلو، قره گوزلو، گندزلو، بکیشلو، سعیدلو، قرالرلو، بدیرلو، عربلو، غفرانی، طرزیلو، شاملو، اصانلو، قاسملو، ایناللو، آراشلو، گؤندؤزلو، تکشلو، کهگیلولو، قرخلو، تکه لو و ایمیرلوو … این طایفه ها از قبیله های گؤندؤتخزلو و کؤپک لو و افشارهایی که از آسیای میانه آمده اند، تشکیل یافته است. [۲۱] تیره شول هم جز تیره های ایل ترک افشار می باشند که در کرمان و داراب فارس زندگی می کنند. تیره بیگدلی در خوزستان شهرستان رامهرمز در روستاهای رستم آباد و دره دان ( دره دون ) و پتک بیگدلی و … زندگی می کنند. تیره قرخلو در استان مرکزی و اراک زندگی می کنند.



سلام، ، تا آنجا که من میدانم طایفه آلکلی گندزلو نیست، ، ، وابسته به گندزلو است، ، طائفه آلکلی یک طایفه ترکیبی ست و هر اولاد ریشه ی جداگانه ای دارد، ، ، 40 درصد این طایفه سیف دی وند هستند، ، مابقی از عالی وند، ، کهیش، ، موگهی، ، سادات حیات غیب، ، قره مرغی، ، مترک ( ماترک ) باورصاد، ، ، ، ) ، ، ، کجای این خانواده افشارهستن، ، ، واقع بین باشید، ، ، هرکس که چنددهه در یک طایفه یا منطقه بود که نمیشود خود را به آنان بچسبد، ، ، یک قرن ونیم بعنوان تفنگچی در گندزلو بودید ، ، چرا اصالت و ماهیت خود را از دست میدهید، ، ، چشم بصیرت داشته باشید

افتخار دارم که در تمامی نشست ها فقط حقیر همه خانواده و تیره های گندلزی را می شناختم . مرحوم ساعدی هم اول تشریف اورد منزل و همه رو بهش معرفی کردم . اگه کسی حضوری بخواد میتونم تا 1000 سال پیش طایفه گندلزی رو براش بگم . ضمنا نسب شناس کل طوایف بختیاری هم هستم . و یکایک عزیزانی هم که نظر دادن رو میشناسم . با سپاس 09161127511


اوشار اسم لری بختیاری به معنی
آبشار است


کسی از اجداد نادرشاه افشار خبر ندارد
زیرا اجداد او از مناطق لرنشین به ارومیه
و خراسان تبعید شدند

***
شاهان سلجوقی دارای شجرنامه هستند
شاهان ترک صفوی دارای شجرنامه هستند
شاهان قاجار نیز شجرنامه دارند


سلام و عرض ادب، ، گندزلو، یکی از تیرهای ایل افشار که از قرن ششم در عهد سلجوقیان و اتابکان درجنوب کشور و در استانهای خوزستان، کهگیلویه، فارس، کرمان اسکان داده شدند، اما گندزلوهای شوشتر که از عهد صفویه درفلاحیه، دورق، ، محمره، شوشتر صاحب حکومت، بودند، هرچند دیگر تیره های افشار همچون روملو، تکلو، شاملو، استاجلو، هم در شوشتر و دزفول حکمرانی میکردند، ؛اما گندزلوهای شوشتر در کناره ی رودخانه کارون ( گرگر ) ، ، اسکان داده شدند، ، و شاملپنج تیره اصلی همچون ، ارشلو، آقاجانلو، ، مشیری، ، امیرجاملو، ساربانی، ، وسه تیره ترک تبار ، اما از ایلات دیگر ترک همچون خلج، قرباغی، قرمرغی، ، ، ، و چهارتیرهبنامهای آلکلی، فیلی، لک، مسیریابی قوم لر و از ایلات بختیاری، ممسنی، ؛لک، فیلی هستند، ، ، و عمدتن در روستاهای درخزینه، ، بهبید، ، نورعلی، ، قلعه سیاه، ، چم کنار، ، گروهی پراکنده در عقیلی، ، و پهونده، ، کهنک، ، و دیگر شهرکهای دزفول ساکنند، ، و خوانین آنان عمدتن از تیرههای ارشلو ( اولاد نظرعلی خان، ، شاهمرادخان، ، اسماعیل خان هستن ) ، ، و تیره ی ساربانی ( اولاد حسن خان ) ، ، امیرجاملو ( عجم خان ) ، ، گندزلوهای که در شهرکهای دزفول ساکنندبهمراه طوایف دیگر همچون زنگنه، ، بلواسی، مکوندی؛؛ در حوالی سال 1240 تا 1250شمسیبدستور اصلان خان چهارلنگ کیان ارثی ( خانشین قلعه تل ) ، بخاطر جلوگیری از یورش و غارت اعراب به دهات دزفول گماشته شدند

آقا یا خانم �اصالت� لطفا اسم خودتون رو بنویسید. جالبه. آلکلی ها که لایارد در سال 1840 از آنها به علی کالو یاد کرده، در اکثر جنگها و دلاوریهای قوم گندزلو در صف مقدم بودند، گندزلو نیستند و خودمان بی خبریم؟ مرادخان گندزلو که لایارد از او بعنوان متحد محمدتقی خان نام برده و در کوچه تل هوای فعلی سکونت داشته و از خوانین بزرگ گندزلو بوده، از طایفه علی کالو یا همان آلکلو بوده. مغلطه نکنید لطفا. اکثر آلکلی های امروزی اصالتا بختیاری هستن بجز دو خاندان که یکی خاندان مرادخان و دیگری اولاد نورمحمد و آعوض هستند.

منطقه چال گندلی در شمال دشت عقیلی
شمال شوشتر
محل سکونت طایفه گندلی وند و ایل منجزی از ایل بزرگ لر بختیاروند


طایفه گندلی ایل دورکی ساکن در بعضی از روستاهای دهستان گندلزی*مدرس*در
جنوب شوشتر

تیره شهسواری ایل افشار
****
تیره شهسواری ایل کیانرسی چهارلنگ لر بختیاری
در باغملک

طایفه شهسواری لر در لرستان

طایفه شهسواری ایل جانکی سردسیر ایل
بزرگ لر بختیاروند در لردگان

معنی اسم افشار به زبان لری بختیاری
اوشار::آبشار
اوشر::آب شره
آبی که از کوه شره می کند*آبشار*


گندزلو طایفه بزرگی هست که متاسفانه از هم فاصله گرفتن وکسی کسی را نمیشناسدهمیشه باید حسرت قوم های دیگر رابخوریم که تمامی مراسمات آنها شلوغ وپشت هم هستن ولی متاسفانه با وجود اینکه طایفه گندزلو به نظرمن از همه طوایف بزرگتر هست ولی تمامی مراسمات آنها خلوت بوده باشد تا با همایش های مکرر همدیگر را بیشتر بشناسیم ومثل طوایف دیگر پشت در پشت هم باشیم. در قدیم طایفه من از خود سابقه درخشانی بجا گذاشته وهمیشه حسرت نبودنشان را میخوریم


گندزلو یعنی جنگجو و محکم

زنده باد ایل بزرگ بختیاری در بختیاری افشار به معنی آبشار بوده و ایل گندزلو افشار در حوالی آبشارها و بخصوص شوشتر و از دیرو باز در مناطق جانکی ک حومه ی بختیاری بوده زندگی میکرده اند و جزء طوایف جنگجو و مرز بان بوده این ایل غیور جزو چهارلنگ و زیر شاخه های ایل کیانرسی بوده و عده ی زیادی از جنگجوهایی ک نقش بسزایی در جنگهای محمدتقی خان کیانرسی با دشمنانش داشته از گندزلوها بوده. . زنده باد گندزلو ک ب دژ محکم معروف بوده اند. !!

سلام. زادگاه تعداد زیادی از مردم گندزلو در روستای قلرومزی در نزدیکی روستای درخزینه شوشتر است که فامیل آنها قلاعی میباشد. واقعا حیف است طایفه ای به این بزرگی تا این حد کمرنگ و ناشناس در کنار هم زندگی میکنند ولی از وجود یکدیگر خبر ندارند.


ماحدود۲۰۰خانوارهستیم درشهرویس افتخارمیکنیم وتاحالاهم فامیل ماافشارهستش معنی گندزلی یعنی بزرگ

طایفه گندلی زی ( گندزلو ) از ایل لر بختیاری هستند

طایفه گندلی وند ایل لر بختیاروند
طایفه گندلی ایل لر دورکی

ایل کیانرسی ( کندل زی. کنرسی. گندلزی ) از
ایل چهارلنگ لر بختیاری باجمعیت بالغ بر
یک میلیون نفر

این طوایف به خاطر وجود رویش گیاه گندل در اطراف محل زندگیشان به
نام گندلی زی معروف شدند

دورک ( شادگان )
ایل لر دورکی بختیاری

بعضی از طوایف ایل لر به خاطر زندگی کردن در کنار آبشار به
اوشار معروف شدند که در زبان
ایل کرمانج خراسان شمالی به افشار تغییر
نام داد

همسر نادرشاه اوشار از ایل کرمانج بودند

کرمانج ها از نوادگان بیژن پسر بختیار هستند

شهر بجنورد مرکز خراسان شمالی
بجنورد ( بجنگرد. بیژن گرد )

لباس ایل لر کرمانج چوقه ( چوخه ) نام دارد
لباس چوقا ایل لر بختیاری

با سلام . طایفه آل کلی یکی از بزرگترین و شجاعترین تیرههای طایفه گندزلو بوده و هست خواهشن کسایی که اطلاع کامل و مستندات کافی ندارند اظهار نظر توهمی نکنند. من آلکلی نیستم ولی به آلکلی ها افتخار میکنم چون گندزلو هستند

با سلام . آلکلی ها اصل گندزلو هستند و در طول تاریخ همیشه به شجاعت و نجابت مشهور بودند خواهشن تاریخ رو تحریف نکنیدبا مستندات اظهار نظر کنید. بله امکان داره افرادی از طایفه های دیگه ای به طایفه آلکلی وارد شده باشند ولی درست نیست که بخوان اصالت طایفه رو مصادره کنند

گندزلویعنی بزرگ گندزلویعنی اصالت

سلام دوستان ، معنی کلمه گندزلو ( کندز_لو ) به معنی خانواده آفتاب هستش ( لو ) در زبان ترکی ب معنی خانواده هستش ، کندز نیز ب معنی آفتاب، لو های اخر هر تیره از طایفه گندزلو جمع بستن خانوده های اون تیر نیز هستش

آقای گندلی که با تعییر اسامی طوایف ترک تاریخ رو جعل میکنی . معنی افشار واوشار رو بر گرفته از زبان فارسبت تعییر نده که در ترکی افشار معنایی دیگر دارد . ما تبعید نشدیم دلیل حضور ما در خوزستان برای سرکوب مردمانی است که امروزه بختیاری خود را میخانند در حالی که اصلن معنی دقیق مطمینی از آن ندارن .

طایفه افشار ایل گندلزی لر بختیاری
ساکن خوزستان

با افتخار من لر بختیاری هستم
*****
قبل از صفوی حکومت های اتابکان لر کوچک و اتابکان لر بزرگ بر مناطق لر نشین حکومت می کردند حتی مغولان نیز نتوانستند مناطق لر نشین را فتح کنند
و مجبور به صلح شدند

تیمور گورکانی در لشکرکشی به لرستان لنگ شد و از آن موقع به تیمور لنگ معروف شد
*****

طایفه افشار ایل کرمانج کرد
ساکن خراسان شمالی

*****
کشور افغانستان بیش از دویست سال است که از ایران جدا شده
ولی افشار های افغانستان
خود را
کرد می خوانند و سپاه قزلباش صفوی بودند

طایفه افشار کرد افغانستان


قوم لر و کرد با هم برادر هستند



آلکلی
این طایفه به دلیل سکونت در همجواری با ( ( دره آۀکل ) ) به آلکلی معروفند .

یکی از طوایف ایل چهارلنگ کیان ارثی و هم اکنون در استانهای خوزستان و اصفهان سکونت دارند . خاستگاه ییلاقی این طایفه در شهرستان فریدن ، بخش چادگان و دهکده ی در کنار ( ( دره آلکل ) ) که امروزه متروکه می باشد و یکی از مناطق بکر و دارای چشمه های فراوان و فصل بهار و تابستان ، سایر طوایف چهار لنگ ، گرجی ، ارمنی گله های خود را به این مناطق می آورند

جایگاه تابستانی این طایفه در استان خوزستان شهرهای شوشتر و دزفول ، قلعه تل می باشد .

عمدتاً در روستای پرچستان ، و کوه گرگری سکونت دارند .
بزرگ این طایفه ( ( شاهمراد خون ) ) که از خوانین سلحشور و از فرماندهان سپاه بختیاری در دستگاه کریم خان زند بود و در جنگهای درون مرزی و برون مرزی در عصر زندیه از خود نام و نشانی بر جای گذاشت .
و در جنگلی که بین ایل بختیاری و آقا محمد خان قاجار روی داده بود ، در کنار ابدال خان چهارلنگ ( محمود صالح ) با سپاه قاجار شجاعانه جنگید و باعث پیروزی بختیاری ها بر آق محمد خان قاجار شد .
ولی بعلت اختلافاتی که بین سرداران بختیاری پس از پیروزی بر آقا محمد خان قاجار افتاده و آقامحمد خان از این اختلافات بهره گرفت و با جمع آوری سپاهی دوباره به جنگ با بختیاری ها آمد که در این جنگ که در کهنیر فریدن و به جنگ عسگران معروف است بختیاری ها شکست خورده و ابدال خان دستگیر و توسط آقا محمد خان قاجار کشته و بختیاری ها متفرق شده .
شاهمراد خون در این جنگ زخمی برداشته و با گروهی اقدام به فرار می کند و در حوالی دزفول اسیر سپاهیهان قاجار شده و یکی از سواران آقا محمد خان که در جنگ قبلی شکست خورده بود و شاهد جنگیدن شاهمرادخون بود ، او را شناسایی کرده و به فرمانده ی خود می گوید که این یکی از فرماندهان و بزرگان بختیاری است که در جنگ قبلی تعداد زیادی از نیروهای ما را کشته است در نهایت تصمیمی به کشتن شاهمراد خون می کند
فرمانده ی آنان دستور می دهد که شاهمراد خون را کشته و او را در همین جا چال کنند و به یکی از سوران خود می گوید قبری حفر کند و شاهمراد خون را درون آن انداخته و زنده به گور کنند
سوار قاجار شروع به کندن قبر می کند ، آن سوار در کندن قبر سستی و تعلل می کند و به قول عامه اهل کار و بیل و کلنگ زدن و طریقه ی حفر قبر را بلد نبود
شاهمرادخون که می بیند توان کندن این قبر را ندارد ، ناگاه به فرمانده آنان دستور می دهد که آن مرد توان کندن قبر را ندارد و حاضر است قبر را خودش بکند و به آن مرد گور کن توهین می کند

سپس دستان شاهمرادخون را باز می کنند و او اقدام به کندن زمین می کند و از هر ضربه ی او به زمین ، گودالی می شود و در عرض چند دقیقه قبر بزرگی حفر می کند
فرمانده آن ها مات مبهوت می شود می بیند که شاهمرادخون بی نهایت شجاع و بی باک است از کشتن او دست برداشته و می گوید مردی به این شجاعت و دلیری نباید کشته شود
سر انجام شاهمرادخون را به شوشتر ( مرکز خوزستان ) روانه و در قلعه سلاسل حبس و ماه ها زندانی می شود
رییس قلعه سلاسل که می بیند شاهمرادخون خصلتهای برجسته ی و دارای روح بزرگ و در جنگیدن همتا ندارد او را به عنوان افسر سواران قلعه سلاسل بر گزیده و مامور سرکوبی اشرار و یاغیان ( برخی اعراب ) برون شهری که در این سالها دست به غارت روستاییان و کاروان ها می نمودند بخدمت گمارید
و در طی عمر خدمت خود تعداد زیادی را از این اعراب غارتگر را کشته و به گفته ی بزرگان شهر در منطقه شعیبیه شوشتر در یک نبرد 200تن از غارت گران را کشته و در همانجا مدفون ، و آن مکان امروزه به گوریه یعنی مرکز گور معروف است .
شاهمرادخون طی سالیان خدمت در دستگاه دولت مرکزی در قلعه سلاسل به درجات بالا ارتقا یافت و با دختری از افشارهای شوشتر ( از خاندان جانی بیگ ) که در دستگاه دولت مرکزی صاحب قدرت و نفوذ بودند ازدواج کرد و پس از مرگ او ، فرزندان و نوادگان او یل نامدار در شوشتر و توابع آن صاحب قدرت و املاک فراوان بودند.

بطور کلی این طایفه از طوایف شجاع و سلحشور ایل کیان ارثی می باشد . و وفاداری خود را بار ها به محمد تقی خان ایلخان بختیاری به اثبات رساندند و در عصری که محمد تقی خان با دولت مرکزی به نبرد پرداخته بود و یا با برخی از متمردین درون ایلی ، شجاعانه به نبرد برخواسته و طبق گفته های خوانین کیان ارثی ، مردان این طایفه در تیراندازی همانندی ندارد.
طایفه آلکلی در حدود دو قرن ونیم پیش که کیان ارثی ها به دشت مال امیر و قلعه تل مهاجرت نمودند در کنار سایر تیره ها در این مناطق زندگی می کردند .
ولی با توجه به اینکه محمد تقی خان کیان ارثی ( تیره محمد جعفری ) ایلخان بختیاری را به عهده داشت و می بایست امنیت را به این سرزمین می آورد و در همین ایام برخی از اعراب خوزستان همچون آل کثیر، عبدالخانی ، خسرجی

طبق اسناد تاریخی اوشار یا افشار یکی از پسران یلدوز ترک دشت قپچاق در روسیه فعلی که ان موقع جز ایران بود سرچشمه گرفته وکلا ترکها به دودسته یا تیره اصلی تقسیم شده اند. آق قویونلو وقره قویونلو. شاهراسماعیل صفوی که درسال902 ظهور کرداگه اشتباه نکنم ازطایفه آق قویونلو بود لذا گندزلو یاگندلزی وافشاریکی هستندبنده هم قره باغی از گندزلو وساکن عقیلی بنه حاج مرتضی قرباغی هستم وافتخارمیکنم. طبق گفته کسروی تاریخ نگارمعروف که خودش مدتی رئیس عدلیه خوزستان زمان رضاشاه درشوشتر بود گند زلوها از اهواز وشرق گرگر تا شوشتر مالک بودند وبعدها پراکنده شدند امیدوارم روزی دوباره این ایرانیان اصیل وبزرگ تشکیلات وحدت گونه منسجم را احیاکنند.

طایفه ال کلی که در منطقه پرچستان الکلی و نزدیک روستای پرچستان خلج هستن این ها اصالتشون به کهیش بر میگردد . و در واقع این ها کهیش هستن . اینو خودشون بار ها به ما گفته اند

زنده باد آلکلی
جا داره از بزرگان طایفه آلکلی یادی کنیم
حاج سلطانمراد نیک بیان، مشهدی حسین وعبا
س وحسن مرادزاده
خدا رحمتشون کنه

صفویان از قوم کرد آریایی بودند
افشار تیره ایی از طایفه گندلی زی ایل چهارلنگ بودند

چندین سال که با این طایفه وصلت کردم، ، و شناختی متوسطی از این طایفه دارم و در مراسمات شادی و عزای آنان شرکت میکنم، ، متوجه شدم که این طایفه الکلی از مناطق مختلفی به این شهر وارد شدندو از چند طایفه مختلف تشکیل شده است و که طبق گفته های خودشان در مباحثی درون خانوادگی، ، ، میگویند فلانی سیف دین وند است فلانی کهیش است فلانی عالیوند است فلانی سادات حیات غیب است فلانی موگهی است، ، ، ، ، ، ، ، ، اما ندیدم که اشاره به گندزلو و اافشار بودن ریشه ی خانواده ی بکنند، ، ، ، ، ولی در محافل عمومی خودشان را گندلزی می نامند

بعضی از دوستان بختیاری و کرد ادعا میکنند طوایف افشار کرد یا لر هستند یا بعضی افراد ادعا میکنند صفویان کرد آریایی بودند. صفویان نه خودشون رو کرد میدونستن نه اصلا میدونستن آریایی چی هست! زبان مادری صفویان ترکی بود اکثر مقامات و دربار و لشکریان اونها ترک بودند و هویت اونها هم ترکیب عرب سیدیمانی و ترک بود و با کردها چندان صمیمی نبودن و اونهارو به خراسان تبعید کردن. ممکنه صفویان رگ کردی داشته باشن ولی اونها سید بودن و هویت ترکی داشتن و ربطی به کردها نداشتن. در این خصوص به منابع دوره ی صفوی و قبل اون و سفرنامه های شاردن، تاورنیه ، کمپفر و. . . میتونید مراجعه کنید. همه چیز شفاف و با مدرک گفته شده و جای فرضیه بافی های تاریخی وجود نداره. در خصوص اصالت ایل افشار فکر کنم دیگه بدیهی باشه. ترکمان بودن این اقوام از بیش از هزار سال پیش تا امروز در منابع تاریخی معتبر ترکی و فارسی و عربی و غربی به کرات گفته شده و هیچ منبع تاریخی معتبری وجود نداره که افشارهارو بختیاری یا کرد یا کرمانج خوانده باشه حتی منابع کرد مثل شرفنامه ی بدلیسی هیچگونه اشاره ای به کردبودن افشارها نکردن . ممکنه طوایف غیر ترک کوچکی با مضمون و معنی ( آبشار یا آوشار ) وجود داشته باشند ولی افشارهای اصیل که عمده ی افشارها هستند و نادرشاه از تبار اونها بود به وضوح ترکمان و قزلباش بودند. بنابراین در بیان تاریخ صداقت داشته باشیم و اون رو تحریف نکنیم و فرضیه بافی های بدون مدرک تاریخی نکنیم چون کار ناپسندی هست. ایل افشار در اکثر نقاط ایران پراکنده هستند و به ویژه در جنوب ایران برخی افشارها به علت وصلت با خاندان های غیر ترک و محلی تقریبا زبان ترکی رو فراموش کرده اند و برخی از اونها جزو ایلات بختیاری و قشقایی و یا آمیخته با مردم خوزستان و یزد و کرمان و فارس و کرمانج های خراسان شده و زبان اجدادیشان ترکی را فراموش کرده اند ولی افشارهای ارومیه و جوانشیرهای آذربایجان امروزه ترکزبان هستند و از افشارهای اصیل میباشند.

تمام طوایف افشار در استان خراسان خود را از قوم کرد می دانند

چطور ممکن است تمام طوایف یک قوم به زبان کردی و فارسی و لری تکلم کنند آن وقت جزیی از قوم دیگر باشد

زبان لری و کردی زیرمجموعه ی زبان پارسی هستند




درود خدمت حضرتعالی و بقیه دوستان میخاستم بدونم اطلاعاتی در مورد طایفه حیدرممیشالو دارید یا خان شون کی بوده ممنون میشم راهنماییم کنید

آقای بهداروند، داماد محترم طایفه آلکلی، حرف شما صحیح است خاندانهای زیادی بخاطر وصلت و همزیستی با طایفه آلکلی ، خود را آلکلی مینامند، مثل افرادی که نام بردید امابدانید تنها خاندانهای مرادپور، محمدی، آلکلی، افشاریان ، آزدست ، آماده ( کاظمی ) اصالتا آلکلی هستند،
جناب آقای اصالت که میدانم نام واقعی شما ( ع ، م، پ ) میباشدکه تغییر پسوند دادیدو شدید ( ع، م، ک ) برادر عزیز اول شما یکبار سر مزار مرحوم پدرتان وهر دو پدربزرگتان بروید خواهی دید که کلمه گندزلو قید شده و اسناد دیگری از پدر پدر بزرگتان موجود است که اصالت افشاربودن گندزلوها را اثبات میکند و بخاطر تحریف تاریخچه واصالت طایفه آلکلی تا مرحله طرد از طایفه هم پیش رفتید شما هم از طرف پدر و هم از طرف مادر از نوادگان سردار نور محمد آقا ( شیرکُش ) آلکلی هستیدپس چرا اسرار بر بختیاری بودن طایفه آلکلی داریدمنهم از طایفه آلکلی هستم از جانب پدر به سرداران نور محمد آقا و آ عوضعلی و آبروجعلی آلکلی از سرداران نادرشاه و از طرف مادر به سردار شاهمرادخان آلکلی از فاتحان جنگ با کفار روس هستم و به افشار بودنم افتخار میکنم

نادرشاه سر سلسه افشار وشاه نامدار واحیا کننده ایران طبق تمامی اسناد معتبر تاریخ اصالتا ترک بوده اینکه کسانی بخواهند نژاد این سردار جهان گشا که در ارتشش از تمام اقوام ایران حضور داشته را از خود بدانند جعل هویت محسوب میشود ایا شما دوست دارید ترکیه مولوی را ازخود بداند یا کشور های عربی خلیج فارس را خلیج عربی بنامند . پس تاریخ را ان جور که هست ببینیم نه ان تور که میل داریم

برادر بزرگوار جناب آقای منجزی روا، اطلاعات شما در مورد طایفه آلکلی ناقص و نادرست است آلکلی یکی از مهمترین طوایف گندزلو میباشدولی کهیش ها باب هستند، باب به طوایفی گفته میشود که در طوایف دیگر ادغام میشوندآلکلی ها چندین مورد وصلت زناشویی با طایفه کهیش از قدیم داشته ، و روابط خوب و برادرانه ای با هم دارند
جناب آقای پیام ، دوست عزیز ، اطلاعات شما هم ناقص میباشد ، آقایان حاج سلطان مراد نیک بیان ، مرحوم حسن و حسین مرادزاده ، خاندانهای ابولزاده اصالتا آلکلی نیستندبلکه سید یار غیب وسیف الدین وند هستند و درون طایفه آلکلی زندگی میکنند و خود را آلکلی می نامند که بخاطر ارادت و لطف آنهاستو قطعا انسانهای بزرگی بودند و شکی نیست،
برادر غلام افشار ، از لطف و محبت شما سپاسگزارم

آقای عبدالرضا مرادپور عزیز ، تمامی اسامی تحت عنوان اصالت ، بهداروند و . . . یک نفر و یا افراد بیسواد منتصب به آن فرد هستند.
# اصالت
#جعل سند




کلمات دیگر: