کلمه جو
صفحه اصلی

شهامه

فرهنگ فارسی

تیز رو توانا گردیدن اسب تیز خاطر چالاک شدن .

لغت نامه دهخدا

شهامة. [ ش َ م َ ] (ع مص ) تیزرو و توانا گردیدن اسب : شَهُم َ الفرس شهامةً.(منتهی الارب ). || تیزخاطر و چالاک شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || حریص بودن بر انجام امور عظام که مستتبع ذکر جمیل است . (از تعریفات ) (از اقرب الموارد). و رجوع به شهامت شود.


پیشنهاد کاربران

جسور بی باک شجاع چالاک


کلمات دیگر: