کلمه جو
صفحه اصلی

گنهران

لغت نامه دهخدا

گنهران. [ گ ُ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان که در 70 هزارگزی شمال باختر نجف آباد و 7 هزارگزی شوسه نجف آباد به دامنه واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 869 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، انگور، سیب زمینی ، بادام ، کتیرا و پنبه و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی. راه آن مالرو است. دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرفیائی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

گنهران، روستایی از توابع بخش کرون شهرستان تیران و کرون در استان اصفهان ایران است. این روستا در اقلیم سردسیر و کوهستانی غرب اصفهان قرار گرفته است و محصولات کشاورزی آن عمدتاً مشتمل بر گندم و سیب زمینی می باشد. در سال های اخیر به دلیل خشکسالی های متوالی و کاهش سطح آب سفره های زیر زمینی، بعضی از اهالی به مشاغلی مثل فراوری موسیر روی آورده اند که بهترین نوع موسیر از نظر صادرات و مصرف داخلی می باشد.
متأسفانه در اثر مهاجرت های بی رویه به شهرهای اطراف، ساکنین این روستا به شدت تحلیل رفته و احتمال می رود در سال های آینده به کل خالی از سکنه گردد.
این روستا در دهستان کرون علیا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۰۲۱ نفر (۲۸۶خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

گنهران دراصل نام گلی به نام گلعرانه بوده که دراطراف کوههای آن به وفور یافت میشود وتاریخچه آن طبق گورهای یافت شده درآن به دوران اشکانیان میرسد

گنهران ابتدا به نام گلهران بود به دلیل داروهای گیاهی بسیار زیادی که دران یافت میشد ومیشود وبه مرور زمان به نام امروزی انتقال یافته وسابقه تاریخی اون باتوجه به گفته استاد تاریخ ما به نام اقای محمدی به زمان اشکانیان برمیگرده واز قبرهای استوانه ای شکلی که ایشون گفتن قدمتشا تخمین زدن. روستای گلدره هم که نزدیک گلهران واقع شده هنوز همون اسم قدیم خودشا حفظ کرده.

گنهران درجه یکه

با توجه به اتیمولوژی این واژه ازدو قسمت تشکیل شده است گنه ران . . . . . . گنه یا گنو به معنای افتاب رو بوده است و با توجه به این که این روستا در قسمت افتاب رو بوده است این وجه تسمیه بیشتر به واقع نزدیک است وگنهران به معنی سرزمین افتاب رو بوده است


کلمات دیگر: