افسون و تعویذ رقیه و تعویذی که انسان برای جلوگیری از ترس یا جنون یا نظر زدن مینویسد و بر خود میاویزد
عوذه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( عوذة ) عوذة. [ ذَ ] ( ع اِ ) افسون و تعویذ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).رقیه و تعویذی که انسان برای جلوگیری از ترس یا جنون یا نظر زدن ، مینویسد و بر خود می آویزد. ( از اقرب الموارد ). ج ، عُوَذ. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
عوذة. [ ذَ ] (ع اِ) افسون و تعویذ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).رقیه و تعویذی که انسان برای جلوگیری از ترس یا جنون یا نظر زدن ، مینویسد و بر خود می آویزد. (از اقرب الموارد). ج ، عُوَذ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
پیشنهاد کاربران
پناه بردن وپناهنده. .
کلمات دیگر: