کلمه جو
صفحه اصلی

جرجسار

لغت نامه دهخدا

جرجسار. [ ج ُ ج َ ] (اِخ )بگمان ابوسعید: قریه ای است از قرای بلخ و گروهی از دانشمندان از آنجا برخاسته اند. (از معجم البلدان ).


جرجسار. [ ج ُ ج َ ] ( اِخ )بگمان ابوسعید: قریه ای است از قرای بلخ و گروهی از دانشمندان از آنجا برخاسته اند. ( از معجم البلدان ).

جرجسار. [ ج ُ ج َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است از قرای مرو. ( از معجم البلدان ).

جرجسار. [ ج ُ ج َ ] (اِخ ) نام قریه ای است از قرای مرو. (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: