کلمه جو
صفحه اصلی

طنین انداز

مترادف و متضاد

resonating (صفت)
طنین انداز

tinkling (صفت)
طنین انداز

ringing (صفت)
طنین انداز

tingling (صفت)
طنین انداز

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که تولید طنین کند .

فرهنگ عمید

ویژگی آنچه ایجاد طنین می کند.

پیشنهاد کاربران

ور انداز

صدا انداز

طنین انداز


کلمات دیگر: