کلمه جو
صفحه اصلی

غلط خواندن

مترادف و متضاد

misread (فعل)
بد خواندن، بد تعبیر کردن، غلط خواندن

لغت نامه دهخدا

غلط خواندن. [ غ َ ل َ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) نادرست خواندن :
بی غلط راندن اجتهادی نیست
بر غلط خواندن اعتمادی نیست
ترسم این پرده چون براندازند
با غلطخواندگان غلط بازند.
نظامی.
چسان خورشید خوانم روی او را
که مصحف را غلط خواندن گناه است.
کمال خجندی ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: