طوماری
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
طوماری
فرهنگ فارسی
عیسی بن محمد بن احمد بن عمر بن عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مکنی به ابو علی محدث ( و. ۲۶۲ -ف. ۳۶٠ ه.ق . ). وی از مردم بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی را دریافت به [ طوماری ] مشهور گشت . او از ثعلب و مبرد روایت کند ( لغ. )
( صفت ) ۱ - منسوب به طومار . ۲ - خط و قلم جلی مقابل غباری .
( صفت ) ۱ - منسوب به طومار . ۲ - خط و قلم جلی مقابل غباری .
نوعی عنوانبندی که بهصورت افقی یا عمودی از طرفی به طرف دیگر حرکت میکند متـ . عنوانبندی طوماری
لغت نامه دهخدا
طوماری. ( ص نسبی ) منسوب به طومار. || خط و قلم جلی. مقابل غباری.
طوماری. ( اِخ ) عیسی بن محمدبن احمدبن عمربن عبدالملک بن عبدالعزیربن جریج ، مکنی به ابوعلی ( 262 - 360 هَ. ق. ). اهل بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی دریافت به طوماری مشهور گشت. وی از ثعلب و مبرد روایت کند. ( المعرب جوالیقی حاشیه ص 36 ).
طوماری. ( اِخ ) عیسی بن محمدبن احمدبن عمربن عبدالملک بن عبدالعزیربن جریج ، مکنی به ابوعلی ( 262 - 360 هَ. ق. ). اهل بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی دریافت به طوماری مشهور گشت. وی از ثعلب و مبرد روایت کند. ( المعرب جوالیقی حاشیه ص 36 ).
طوماری . (اِخ ) عیسی بن محمدبن احمدبن عمربن عبدالملک بن عبدالعزیربن جریج ، مکنی به ابوعلی (262 - 360 هَ . ق .). اهل بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی دریافت به طوماری مشهور گشت . وی از ثعلب و مبرد روایت کند. (المعرب جوالیقی حاشیه ٔ ص 36).
طوماری . (ص نسبی ) منسوب به طومار. || خط و قلم جلی . مقابل غباری .
فرهنگستان زبان و ادب
{scroll} [سینما و تلویزیون] نوعی عنوان بندی که به صورت افقی یا عمودی از طرفی به طرف دیگر حرکت می کند
متـ . عنوان بندی طوماری
کلمات دیگر: