کلمه جو
صفحه اصلی

طی کردن برزیستن

فارسی به عربی

ابق

مترادف و متضاد

survive (فعل)
گذراندن، بیشتر زنده بودن از، زنده ماندن، باقی بودن، طی کردن برزیستن


کلمات دیگر: