مترادف غصه دار : اندوهناک، اندوهگین، غصه مند، غمدار، غمگین، غمین، محزون، مغموم
متضاد غصه دار : مشعوف
غصه دار
مترادف غصه دار : اندوهناک، اندوهگین، غصه مند، غمدار، غمگین، غمین، محزون، مغموم
متضاد غصه دار : مشعوف
فارسی به انگلیسی
having a worry or worries, sorrow-stricken
careworn, mournful, sad, sore, woeful
فارسی به عربی
سریع البکاء
مترادف و متضاد
اشکی، اشکبار، اشک زا، غصه دار
اندوهناک، اندوهگین، غصه‌مند، غمدار، غمگین، غمین، محزون، مغموم ≠ مشعوف
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه دارای غم و غصه است مهموم مغموم ۲ - آنکه غمی در دل دارد و اظهار نکند ( خصوصا )
لغت نامه دهخدا
غصه دار. [ غ ُص ْ ص َ / ص ِ ] ( نف مرکب )مغموم و مهموم ، و دم فروبسته از اندوه و خشم و قهر. ( ناظم الاطباء ). غمناک. اندوهگین. رجوع به غصه شود.
فرهنگ عمید
غمناک، اندوهگین، دارای غم وغصه.
کلمات دیگر: