کلمه جو
صفحه اصلی

غصه دار کردن

فارسی به عربی

احزن , حزن

مترادف و متضاد

grieve (فعل)
غمگین کردن، اذیت کردن، اندوهگین کردن، غصه دار کردن، محزون کردن، مغموم بودن

sorrow (فعل)
غصه دار کردن، تاسف خوردن، غصه خوردن


کلمات دیگر: