غیر عملی
فارسی به انگلیسی
academic, airy-fairy, impracticable, romantic, visionary, fantastic, impractical, inoperable
academic, airy-fairy, impracticable, romantic, visionary
فارسی به عربی
غیر عملی
ملخص
ملخص
غير عملي
عربی به فارسی
غير عملي , نشدني
مترادف و متضاد
مطلق، انتزاعی، مجرد، صریح، غیر عملی، بی مسما، عاری از کیفیات واقعی، خشک
غیر عملی، نشدنی
غیر عملی، بیهوده، اجراء نشدنی
غیر عملی، نشدنی، اجراء نشدنی
غیر عملی، غیر ممکن، ممتنع، نشدنی، نامحتمل، امکان نا پذیر، غیر میسر
غیر عملی، پوچ، باطل، غیر موثر، نامعتبر
غیر عملی
غیر عملی
غیر عملی
کلمات دیگر: