غرش کردن
فارسی به انگلیسی
to roar, to thunder
din, roar
فارسی به عربی
زییر
مترادف و متضاد
داد زدن، غریدن، غرش کردن، خروشیدن، داد کشیدن، خرناس کشیدن
غریو کردن، غریدن، بسرعت درقیمت ترقی کردن، توسعه یافتن، غرش کردن
غریدن، غرش کردن، رعد زدن، آسمان غرش کردن، با صدای رعد اسا ادا کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) آواز مهیب بر آوردن غریدن .
لغت نامه دهخدا
غرش کردن. [ غ ُرْ رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غریدن. آواز مهیب درآوردن.
کلمات دیگر: