مترادف غفلتا : بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یک دفعه، یک مرتبه، یکهو
برابر پارسی : ناگهان، ناگاه، سرزده
غفلتا
مترادف غفلتا : بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یک دفعه، یک مرتبه، یکهو
برابر پارسی : ناگهان، ناگاه، سرزده
فارسی به انگلیسی
all of a sudden, unexpectedly
فارسی به عربی
غافل
مترادف و متضاد
ناگهان، غفلتا
ناگهان، غفلتا، یک بارهای، اتفاقا، سرزده، بطور غافلگیر
فرهنگ معین
( غفلتاً ) (غِ لَ تَ نْ ) [ ع . غفلتةً ] (ق . ) ناگهان ، بی خبر.
فرهنگ عمید
۱. غافلانه.
۲. بدون تٲمل، به ناگاه.
۲. بدون تٲمل، به ناگاه.
پیشنهاد کاربران
یکمرتبه
بی هوا
نمونه:
برخی ها نیز چون هلو می مانند که تا نام شان را ببری، بپرند به گلویت؛ آن اندازه بی هوا که تنها شیرینی اش را بچشی و دیگر به هیچ چیز نیندیشی؛ به همین سادگی!
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_74. html
نمونه:
برخی ها نیز چون هلو می مانند که تا نام شان را ببری، بپرند به گلویت؛ آن اندازه بی هوا که تنها شیرینی اش را بچشی و دیگر به هیچ چیز نیندیشی؛ به همین سادگی!
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_74. html
کلمات دیگر: