مترادف طیف نما : اسپکتروسکپ، طیف سنج
برابر پارسی : بردنما
طیف نما
مترادف طیف نما : اسپکتروسکپ، طیف سنج
برابر پارسی : بردنما
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
طیف نما، میکروسکپ طیف
طیف نما، طیف بینی، بینایی بین
طیف نما، طیف بینی، طیف بین، بینایی بین
طیف نما، طیف سنج
طیف نما، طیف سنج
اسپکتروسکپ، طیف‌سنج
فرهنگ فارسی
وسیله‌ای برای تولید و مشاهده و مطالعۀ طیف
لغت نامه دهخدا
طیف نما. [ طَ / طِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) اسپکترسکپ. دستگاهی که در تجزیه نور و تحقیق طیف به کار رود.
فرهنگ عمید
وسیله ای که در آن منشور بلورین قرار داده شده و برای مطالعه و تجزیۀ نور به کار می رود، اسپکترسکپ.
دانشنامه آزاد فارسی
طیف نما (spectroscope)
اسبابی برای تشکیل و تجزیه و تحلیل طیفِ تابش های گسیل شده از اجسام. ساده ترین نوع آن، طیف نمای منشوری، شامل یک موازی ساز یا کُلیماتور است که نور منبع را جمع می کند و روی لبۀ منشور شیشه ای می اندازد. طیفی را که بعد از شکستِ نور در منشور تشکیل می شود، می توان از طریق چشمی مشاهده کرد. برای تابش های فرابنفش و فروسرخ، به جای منشور از توری پراش استفاده می کنند.
اسبابی برای تشکیل و تجزیه و تحلیل طیفِ تابش های گسیل شده از اجسام. ساده ترین نوع آن، طیف نمای منشوری، شامل یک موازی ساز یا کُلیماتور است که نور منبع را جمع می کند و روی لبۀ منشور شیشه ای می اندازد. طیفی را که بعد از شکستِ نور در منشور تشکیل می شود، می توان از طریق چشمی مشاهده کرد. برای تابش های فرابنفش و فروسرخ، به جای منشور از توری پراش استفاده می کنند.
wikijoo: طیف_نما
فرهنگستان زبان و ادب
{spectroscope} [فیزیک] وسیله ای برای تولید و مشاهده و مطالعۀ طیف
کلمات دیگر: