to read a proof
غلط گیری کردن
فارسی به انگلیسی
to read a proof
amend, blue-pencil, proofread
مترادف و متضاد
اصلاح کردن، درست کردن، تصحیح کردن، غلط گیری کردن
تصحیح کردن، غلط گیری کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) تصحیح کردن نوشته یا گفته کسی .
لغت نامه دهخدا
غلطگیری کردن. [ غ َ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) عمل غلطگیر. تصحیح نوشته و گفته کسی.
کلمات دیگر: