کلمه جو
صفحه اصلی

نبرد نهاوند

دانشنامه عمومی

جنگ نهاوند ، در روز پنجم ربیع الاول سال بیست ویکم هجری، برابر با ۲۵ بهمن ۲۰ خورشیدی و ۱۴ فوریه سال ۶۴۲ میلادی بین سپاه ایران و اعراب در حمله اعراب به ایران در نزدیکی نهاوند که در منطقه ای کوهستانی واقع شده، اتفاق افتاد. جنگ نهاوند که اعراب آن را فتح الفتوح نامیدند یکی از مهم ترین جنگ هایی است که بین اعراب و ایرانیان اتفاق افتاده است. ابن اثیر در خصوص علت این نام گذاری می نویسد «اعراب فتح نهاوند را «فتح الفتوح» نامیدند زیرا بعد از آن ایرانیان نتوانستند جمع شده و در برابر اعراب بایستند، و پس از این جنگ بود که اعراب سراسر کشور ایران را تصرف کردند و بدین ترتیب دودمان ساسانی نیز از صفحه روزگار محو شد.
زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ ایران بعد از اسلام. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۲
الطبری، أبی جعفر، بن جریر، محمد (تاریخ الأمم والملوک) ، مؤسسة عزالدین، چاپ سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
دکتر: زکریا، جمال، قاسم (سقوط الامبراطوریه الفارسیه) ، دارالفکر العربی، چاپ سال ۱۹۹۱ میلادی.
دکتر: رازی، عبدالله، همدانی (تاریخ کامل ایران) ، چاپخانه اقبال سال ۱۳۶۳ خورشیدی.
لبیب، عبدالساتر، (الحضارة الفارسیة) ، دارالمشرق، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۰ میلادی.
الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، (مُعجَم اَلبُلدان) ، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، چاپ سال ۱۹۹۰ مبلادی به (عربی).
پس از پیروزی در جنگ قادسیه و ورود عرب ها به مدائن (تیسفون) خبر رسید که مهران رازی در جلولاء (نزدیک حلوان) سپاهی گرد آورده است و بر حسب نامهٔ عمر به سعد بن ابی وقاص در تیسفون که بتازگی تسخیر شده بود اقامت گزید و برادر زادهٔ خود هاشم بن عتبه را با دوازده هزار نفر به جانب جلولا نزدیک (شهر باستانی حلوان) گسیل ساخت و پس از جنگ سختی که در آنحدود رخ داد، فتح نصیب لشکر عرب شد. جلولا و حلوان بدست اعراب افتاد و خزاین اطراف به یغما رفت.
سعد بن ابی وقاص در کوفه بنای عمارت عالی نهاد و از آن مکان، متصرفات آن حدود را، اداره می کرد. در همین هنگام، شکایات متوالی از «سعد»، نزد عمر شد و بالاخره خلیفهٔ دوم امر داد قصر کوفه را ویران سازند و سعد را احضار کرده عمّار پسر یاسر را به جای او گماشت. عزل سعدبن ابی وقاص، یزدگرد را، به این خیال انداخت، که متصرفات از دست رفتهٔ خود را، مجدداً به چنگ آورد و همین طور سرداران عرب، که همواره مایل بودند از اوضاع آشفته ایران استفاده کنند و غنایم بیشتری بدست آورند، خلیفه را آماده کردند…
سرانجام برای مواجهه با خطری که ایران را تهدید می کرد، پادشاه ایران یزدگرد سوم که از مدائن گریخته بود و در شهرهای غربی ایران آواره گشته بود، تصمیم گرفت یک بار دیگر تمام قوای خود را تجهیز کند، تا مگر اعراب را، از مدائن و عراق براند و دست آن ها را از تعرض به بلاد غربی، کوتاه نماید. از طرفی دیگر، پیروزی در این جنگ، می توانست راه ورود اعراب را، به مناطق داخلی ایران هموار کرده و غنایم زیادی نصیب آن ها سازد.


کلمات دیگر: