لرزیدن
دروشیدن
دانشنامه عمومی
(پهلوی) دِروشیدَن، دِرَفشیدَن؛ لرزیدن از ترس یا سرما. (دروشیدن ویژه جاندار است، مثلاً برای زمین لرزه به کار نمی رود.)
پیشنهاد کاربران
به کسر دال و سکون واو. لرزیدن به گویش کازرونی ( ع. ش )
د مکسور. بر وزن درو. ( دروکردن )
اسم مصدر.
به معنای لرزیدن. . لرز یدن از ترس یا سرما یا عصبانیت. .
افعال آن صرف می شده است. هنوز برخی روستاها استفاده می شود.
از واژه های متروک در برخی روستاهای فارس در محل شهر باستانی استخر.
اسم مصدر.
به معنای لرزیدن. . لرز یدن از ترس یا سرما یا عصبانیت. .
افعال آن صرف می شده است. هنوز برخی روستاها استفاده می شود.
از واژه های متروک در برخی روستاهای فارس در محل شهر باستانی استخر.
دِروشیدن ( derowshidan ) ، از سرما لرزیدن
گویش فارسی جیرفت.
گویش فارسی جیرفت.
آسیاب کردن، برخی عشایر کوه هزار راین رو دیدم به آسیاب قهوه میگن "دوا دروشی" یعنی آسیاب آرد کردن قهوه، و منافاتی هم با دروشیدن بمعنای لرزیدن هم نداره، چون آسیاب هم موقع آرد کردن گندم و غیره را میلرزاند و میساید
کلمات دیگر: