کلمه جو
صفحه اصلی

استیفار

فرهنگ فارسی

تمام گرفتن حق کسی را

لغت نامه دهخدا

استیفار. [ اِ ] ( ع مص ) تمام گرفتن حق کسی را: استوفر علیه. ( منتهی الارب ). || استئفار. نشاط کردن شتر و فربه شدن پس از مشقت و لاغری.

استئفار. [ اِ ت ِءْ ] ( ع مص ) رجوع به استیفار شود.


کلمات دیگر: