کلمه جو
صفحه اصلی

بهشتن

فرهنگ فارسی

فرو گذاشتن . رها کردن . از دست دادن . هشتن .

لغت نامه دهخدا

بهشتن. [ ب ِ هَِ ت َ ] ( مص ) فروگذاشتن. رها کردن. از دست دادن. هشتن. رجوع به هشتن.

گویش مازنی

/beheshten/ گذارندن – قرار دادن – گذاشتن - سپوختن

۱گذارندن – قرار دادن – گذاشتن ۲سپوختن



کلمات دیگر: