کلمه جو
صفحه اصلی

معناشناسی صوری

فرهنگ فارسی

← معنی‌شناسی صوری


دانشنامه عمومی

معناشناسی صوری (زبان شناسی). در زبان شناسی، معناشناسی صوری به دنبال درک معنی زبانشناختی از راه احداث مدلهای دقیق ریاضی از اصولیست که گویشوران برای تعریف روابط بین عبارات در زبان طبیعی و جهانی که گفتار معنی دار را پشیبانی می کند، بکار می برند. ابزارهای ریاضی مورد استفاده عبارتند از تلاقی منطق صوری و نظریه زبانهای صوری، بویژه حساب لاندای تایپها.
نظریه نمایش گفتمان
زبانشناسان به ندرت معناشناسی صوری را تا پیش از اینکه ریچارد مونتاگ نشان داد که چگونه زبان انگلیسی (یا هر زبان طبیعی) می تواند همچون یک زبان صوری مورد استفاده گیرد، در نظر می گرفتند. مشارکت او در معناشناسی زبانی، که امروزه تحت عنوان دستورزبان مونتاگ شناخته می شود، مبنایی شد برای توسعه های بعدی مانند دستورزبان دسته ایِ بار-هیلل و همکارانش، و اخیراً معناشناسی (یا دستورزبان) تایپ-منطقی مبتنی بر حساب لامبک.
خط دیگر از کنکاش مرتبط با استفاده از منطق خطی، معناشناسی چسبی است، که مبتنیست بر اساس ایده «تعبیر بعنوان استنتاج»، که در ارتباط نزدیک با «تجزیه بعنوان استنتاج» از پارادایم دستور زبان دسته ایست.
معناشناسی شناختی به عنوان واکنشی به معناشناسی صوری شکل گرفت، اما اخیراً چندین تلاش در تطبیق هر دو دیدگاه انجام شده است.

فرهنگستان زبان و ادب

[زبان شناسی] ← معنی شناسی صوری


کلمات دیگر: